«روزهای سختی بر حسن نصرالله میگذرد و شکی نیست دیروز از سختترین این روزها بود. در حالی که تا گردن غرق در آب دندانهای سیاسیون لبنانی است و از هر جهت مورد هجومی بیسابقه از سیاستبازیهای داخلی است خبر مهیب تصفیهی عماد مغنیه را دریافت میکند؛ دست راستش را؛ یکی از ستونهای تشکیلاتش را.
برای هر کسی جایگزینی هست و شکی نیست برای شخصی به این اندازه کلیدی هم جایگزین هست؛ ولی بیگمان تشکیلات حزبالله بدون مغنیه به کلی تشکیلات دیگری خواهد بود. مغنیهای که شاخهی نظامی حزبالله را مدیریت میکرد؛ کسی که پشت سر تمامی عملیاتهای تروریستی حزب ایستاده بود و در نهایت ادارهی جنگ سی و سه روزه را به عهده داشت.
حزبالله عملاً در دو دههی گذشته بر دو ستون پایدار بود؛ یکی نصرالله رهبر سیاسی و دیگری مغنیه رهبر نظامی. از دیروز حزبالله با یکی از دو ستون تنها ماند. از این گذشته هر کودکی در لبنان میفهمد کسی که توانست به مغنیه برسد خواهد توانست به نصرالله برسد.»
متن بالا قسمتی از سرمقالهی روزنامهی معاریفِ رژیم صهیونیستی است که یک روز پس از ترور عماد مغنیه منتشر شد. و خدا را شکر که دشمنان ما را از احمقها قرار داد؛ دشمنی که نمیتواند بفهمد تشکیلاتی مانند حزبالله قائم به شخص نیست؛ دشمنی که بعد از ترور شهید راغب حرب و بعد از ترور سید عباس موسوی این را نفهمید؛ هیچ وقت دیگر هم نخواهند فهمید.
در این که حاج رضوان یکی از سرستونهای تشکیلات حزبالله بود شکی نیست ولی نکتهای که حماقت ملت صهیون از دیدشان پنهان کرده، این است که چیزی جز اعتقاد و اعتماد به نفس و ولایتپذیری، عماد را تبدیل به سرستون نکرده بود؛ عمادی که یکی از بچه شیعههای غیور لبنانی بود. و این اعتقاد و اعتماد به نفس و ولایتپذیری خصلتی است که از عماد به شاگردانش منتقل شده است؛ همانطور که از راغب حرب به بقیه؛ همانطور که از عباس موسوی به بقیه. و این خصوصیت منحصر به فردی نیست که تنها در وجود حاج رضوان باشد و دیگر نباشد.
نظرات دیگران:
نظر