یکی از آدم هایی که همیشهی خدا بهش غبطه خوردم همان پیرمردی است که در فیلم خیلی دور خیلی نزدیک مُرد؛ همان که توی میدون نشسته بود و بعد گفت آخ سرمون اینا و بعد افتاد و بعد هم مرد.
_ بیشتر سحابیها رو فقط با تلسکوپ میشه دید. جبار یه زایشگاهه، ولی سحابی اسکیمو هم خیلی دیدن داره؛ قشنگترین قبرستونی که تو عمرم دیدم.
_ قبرستون؟!
_ آره سحابیها، هم محل تولدن هم محل مرگِ ستارههای آسمون. همهشون برمیگردن به همون جایی که ازش متولد شدن.
_ مو نمیدونستوم ستارهها هم میمیرن.
_ همهشون میمیرن. خیلی از ستارههایی که الان ما داریم میبینیم شاید میلیونها سال پیش مردن ولی ما به خاطر مسافتی که باهاشون داریم هنوز داریم اونها رو میبینیم.
_ یعنی اینقدر دورن؟!
_ خیلی دور، خیلی نزدیک. وقتی با دنیای خودمون مقایسه میکنیم خیلی دورن اما اگه با کهکشونهای دیگه مقایسه کنیم تازه میفهمیم چقدر به ما نزدیکن و ما خبر نداریم.
پ.ن 1: لینک دانلود موسیقی متن خیلی دور، خیلی نزدیک.
نظرات دیگران:
نظر