وبلاگ :
دل گويه هاي يك مجاهد
يادداشت :
چند دقيقه چت در رابطه با كلومبيا !
نظرات :
4
خصوصي ،
26
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
آيدين
۱. جناب ضحي گرامي، واقعا نميدانم چگونه بگويم! هولوکاست در دادگاه نورنبرگ «اثبات» شده است، به شهادت افسران آلماني و بازماندگان حادثه و مدارک موجود. ديگر چه ميخواهيد؟ دلايل کاملا مستند منظورتان ديگر چيست؟ عکس و تصوير؟ وجود دارد، در همان موزهي معروف هولوکاست در نيويورک وجود دارد (به اين علت بر روي اين موزه تأکيد ميکنم که رئيسجمهور به نيويورک سفر کرده بود و ميتوانست آنجا را ببيند)، شما (شماي نوعي) که نميتوانيد بنشينيد و بگوييد چون به من مدرکي ندادند پس من ميگويم صحت ندارد! مدارک و مستندات در اماکن مختلفي وجود دارد که ميتوانيد آنها را ببينيد. در مورد بخش دوم سوالتان، مسلم است که اين حادثه هيچ توجيهي براي هر گونه جنايتي نميتواند باشد، من نيز مانند شما با هر گونه سوء استفادهاي از اين فاجعه مخالفم. آقاي رئيسجمهوري هم که واقعا مشتاق حقيقت است، ميتواند بدون جار و جنجال مطالعه داشته باشد، ميتواند به همان موزه برود، ولي ايشان به دنبال حقيقت نيستند، فقط ميخواهند از اين طريق اسرائيل را به چالش بکشند که بدبختانه تا اينجا اسرائيل برندهي اصلي بوده، چون جهان مجاب شده است که رئيسجمهور ايران فرديست که ميخواهد اسرائيل را از روي نقشه محو کند و بنابراين اسرائيل بايد از خودش دفاع کند. مردم بيگناه فلسطين قرباني سياستهاي بعضي از گروههاي مبارز فلسطيني هم شدهاند، وگرنه از همين مردم بيگناه يک ميليون نفر در اسرائيل شاغل هستند و در آنجا زندگي ميکنند و بلايي هم بر سرشان نميآيد مگر اينکه شايد در اتوبوسي نشسته باشند که يکي از برادران دينيشان قصد منفجر کردن آن و حملهي انتحاري داشته باشد! ❊ ۲. آقاي اجرايي گرامي، مسلما من دربارهي شما قضاوتي نکردم و بسيار هم طبيعيست که شما از من اطلاعات بيشتري داشته باشيد، البته اگر فقط منابع و دلايل انکارکنندگان هولوکاست را نخوانده باشيد. در مورد عاشورا هم من ادعايي ندارم، صرفا مقايسهاي بود به دليل مطرح شدنش در همين پس اين وبلاگ و واکنشي که همانطور که کوروش ضيابري پيشبيني کرده بود يکي از همين کامنتگذارها به نکتهي مورد اشاره نشان داده بود، واکنشي که حتي شک در اين قضيه را برنميتابيد و از آن طرف بدون هيچ شکي، هولوکاست را «دروغ بزرگ» ميخواند. اين فرد بيطرف و جوياي حقيقت نيست، مخالف اسرائيل است و هدفش وسيله را توجيه ميکند. در ضمن من سعي کردم تا حد ممکن ادبياتم را مناسب نگاه دارم، اگر توهيني به خود در آن ديدهايد، پوزش ميطلبم. آزادي بيان هم معنياش اين نيست که شما هم در مقابل حرفهاي من (که به قول شما ادبياتش نامناسب است) ساکت بنشينيد، شما هم ميتوانيد مانند خود من پاسخ بگوييد، همانطور که من در مقابل کامنتگذار ديگري مانند خودش پاسخ دادهام. ادبيات انساني آن جايي مؤثر است که جان ۶ ميليون انسان در جهت منافع سياسي قرباني نشود، چه از سوي مدافعان هولوکاست، چه از سوي مخالفانش. ❊ ۳. خانم ناظم، در زمينهي سرچ ظاهرا شما پيشتاز هستيد، البته با اين تفاوت که من در گوگل سرچ ميکنم که از همهي انديشهها درش مطلب هست و شما از خبرگزاري مهر که تکصداست. براي من هم نيازي نيست از «دانشمندان و محققين خارجي» در «همايش بينالمللي هولوکاست» مثال بياوريد. اين همايش مسخره اگر قرار بود به بررسي واقعيتها بپردازد تنها از مخالفين هولوکاست و اسرائيل دعوت نميکرد، اين همايش تنها بازي سياسياي بود که هدفش به چالش کشيدن اسرائيل بود، نه بررسي واقعيتها. از بين «اساتيد دانشگاههاي معتبر خارجي» هم تنها يکي از اساتيد دانشگاه سوربن چنين اظهار نظري کرده است، قضيه مثل آن لطيفهايست که ميگفت «رانندهاي در بزرگراه حرکت ميکرد، از راديوي محلي شنيد که هشدار ميدهد يک رانندهي احمقي در سمپ چپ بزرگراه به طرف مخالف ماشينهاي روبرو حرکت ميکند، راننده اين را که شنيد با خنده گفت يکدونه احمق نيست که! اين همه احمق دارند خلاف جهت ميان!» حال قضيهي کسيست که با اينکه ميداند از هزاران استاد صاحبنام خارجي، فقط چند نفرشان اين نظر را دارند، همان چند نفر را «اساتيد معتبر» ميخواند و لابد بقيه را با برچسبهايي مثل «جهودزده» از جمع اساتيد معتبر خارج ميکند. تمسخر را هم من شروع نکردم، فقط ادامه دهندهاش بودم، تمسخر را کسي شروع کرد که من را «خوابزده» ناميد و برايم آرزوي بيداري کرد. من هم هيچگاه ادعا نکردم سوادم از رئيسجمهور بيشتر است، مسلما ايشان در موارد دانشگاهي سواد بيشتري دارند و «دکتر» هستند، اما در زمينهي هولوکاست با اظهارات ضد و نقيضي که از ايشان شنيده شد و بياطلاعياي که از دليل تشکيل کشور اسرائيل عنوان کرد (موج مهاجرت يهوديان به فلسطين و خريد زمينها، از قبل از سال ۱۹۰۰ شروع شده بود و هولوکاست فقط تعداد بيشتري از يهوديان را در فلسطين جمع کرد، که خيليهايشان تمام خانوادهشان را در هولوکاست از دست داده بودند. موج يهودستيزي در دههي ۴۰ فقط به اوجش رسيد وگرنه يهوديان در مقاطع مختلف زماني مورد آزار قرار ميگرفتند و به همين علت به اسرائيل (فلسطين) مهاجرت کردند)، اطلاعات من از ايشان بيشتر است. من سياست مبارزه با اسرائيل چشمانم را بر حقيقت نبسته است، پس ميتوانم بدون داشتن هدفي سياسي در مورد هولوکاست مطالعه کنم، اما رئيسجمهور تا زماني که با اسرائيل مبارزه ميکند نميتواند از ضربه زدن دست کشد و يکي از ابزارهايش نفي هولوکاست است. من ممکن است نخواهم يک سري از مسائل را بگويم، ولي شما نميتوانيد در مقابل يک کارمند مايکروسافت ادعا کنيد در مورد مايکروسافت از او بيشتر اطلاعات داريد، شما نميتوانيد ادعا کنيد در مقابل يک اتوپيايي از او بيشتر در مورد اتوپيا اطلاعات داريد. و به قول خودتان نميتوانيد کاسهي داغتر از آش باشيد. پس لطفا قبل از درافشاني نظرات گرانبهايتان يک درصد احتمال بدهيد ممکن است فلان کامنت دهنده آن موزه را از توي گوگل پيدا نکرده باشد و خودش به آنجا رفته باشد. معلوماتتان را هم به طالبين واقعي سرنگوني اسرائيل ارائه دهيد بهتر است، انگيزهشان بيشتر ميشود!