خدمت جناب آيدين.
1- من از سه سال پيش از طرح مساله هولوكاست از سوي دكتر احمدينژاد، روي اين موضوع، مطالعه جدي، دقيق و كامل داشتهام. جناب آيدين، واقعيت به اين اندازه كه شما ادعا كردهايد، بسيط و سهلالوصول نيست. يك ضربالمثل فارسي هم هست كه شايد مناسب حال شما باشد «سر و صداي پول خورد زياد است.»
2- اصلا نميخواهم سر اين بحث كنم كه هولوكاست يك واقعه تاريخي بوده يا نبوده. البته اگر لازم باشد ميتوانم با اين دوست عزيز مطلع و خيلي خيلي اينكارهمان در اينباره بحث كنم. البته نه براي راضي كردن طرف مقابل و بازگشتنش از آنچه به آن اعتقاد دارد؛ بلكه براي بيان آنچه شايد به گوش ايشان نرسيده باشد.
3- درباره عاشورا و بقيه ادعاهاي ايشان هم اينجا را جاي خوبي براي بحث در اين باره نميدانم. گرچه باز هم تصور ميكنم يك گفتگوي دو طرفه ميتواند مشخص كند كه وزن سخنان جناب آيدين تا چه حد است.
4- مورد آخر. آنچه خيلي جالب و مهم است، ادبيات جالب جناب آيدين است. ميتوانم درك كنم كسي بتواند ديدگاههايي داشته باشد كه خلاف عرف و خلاف ديدگاه من باشد. هر كسي حق دارد هر عقيدهاي داشته باشد. اما ادبيات ايشان جالب است.
ادبياتي كه در پلوراليستيك سوسايتي(جامعه چند صدايياي كه لايد آرمان ايشان است) فراوان به چشم ميخورد. ادبياتي انحصارطلبانه، اقتدارگرايانه، فحشآلود و دور از آداب انساني. ادبياتي كه ازادي بيان عقايد را تنها براي خود به رسميت ميشناسد.
كلماتي همچون «سوال بچهگانه»، «عرض اندام»، «جلوي خنديدنم را ... بگيرم» ...
بگذريم.
جناب آيدين! حقيقت را بايد با ادبيات انساني بيان كرد و نشر داد.