• وبلاگ : دل گويه هاي يك مجاهد
  • يادداشت : وژدان درد
  • نظرات : 2 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    يه رفيق داشتيم دوران راهنمايي كه اسمش غلام رضا بود بعد از هم جدا شديم. پيش دانشگاهي دوباره همكلاس شديم . بهش گفتم سلام غلام رضا ! گفت اسم من عليرضا است! ديگه نگو غلامرضا ! دوباره جدا شديم. سال سوم دانشگاه دوباره ديدمش. از دانشگاه خودشون انتقالي گرفته بود و اومده بود دانشگاه ما. بهش گفتم سلام عليرضا ! گفت اسم من رضا است ! ديگه نگو عليرضا ! ديگه نديدمش تا اينكه چند روز پيش تو محل ديدمش. گفتم سلام رضا ! گفت اسم من همون غلام رضا است. ديگه نگو رضا !

    ديدم حسن به نام علي بهت لينك داده. ديدم تو توضيح مختصر وبلاگت نام يك غلامعلي مجاهد را به يك مجاهد سانسور كردي ديدم پاي پست هات نوشته توسط علي ! فقط مونده بنر بالاي وبلاگت كه اونم حتما به زودي عوض ميشه!

    سلام غلام علي! سلام علي! سلام...

    (هر كي هم باشي. هر چي هم عوض شي. برا من همون غولوم علي هستي كه داشتم مخ اون عربه را ميزدم و اومدي پريدي وسط حرفم نزاشتي پروژه ام را كامل كنم!)

    پاسخ

    پاي متن اسم شناسنامه ايم رو نوشتم كه دروغ نشه. يادته كه تو اوتوبوس با شيخ اسماعيلي در باره هويت مجازه صحبت كرده بوديم . توضيح پارسي يارم هم كه هنوز غلامعليه. من غلامعلي هستم . سلام